هیج نوشیدنی مجانی رو قبول نکن
و بعد روی کمپانی متمرکز می شویم که :
چگونه هیج نوشیدنی مجانی رو قبول نکنیم؟
چگونه ازچنین مونوپلی ای محافظت کنیم؟سوال اول:چرا مونوپلی؟نویسنده ادعایی بحث برانگیز می کند: سرمایه گرایی و رقابت در تضاد با هم هستند! به این دلیل که سرمایه گرایی مربوط به سودزایی می شود اما رقابت سود را از بین می برد. رقابت صرفا مربوط به قیمتهای کمتر است درحالیکه مونوپلی ها از سودهای بالا بهره میبرند و یک کمپانی می سازند که خصوصیت سرمایه گذاری در آینده را دارد به خاظر اینکه این سودها چنین سرمایه گذاری هایی را جبران میکنددخب سوال این است: چگونه می توان چنین مونوپلی هایی را ساخت و حفظ کرد؟همه چیز با نگاه کردن به خودمان شروع می شود. نویسنده فکر نمی کند که موفقیت به شانس بستگی داشته باشد
آینده تان به شانس بستگی
اگر فکر می کنید که آینده تان به شانس بستگی دارد باید برای هر چیزی آماده باشید. کل سیستم ما بر این اساس بنا شده است و تاکید بر تنوع در تحصیل و مهارتها دارددر دبیرستان شما دقیقا میزان زمان یکسانی را صرف هر درس می کنید. در دانشگاه هم همین طور! به ما بابت دانستن حد کافی از هر چیز جایزه می دهند! نتیجه؟ شما در همه چیز متوسط هستید و در هیچ چیز واقعا خوب نیستیددر عوض روشی را در پیش بگیرید که بتوانید آینده ی خودتان را شکل دهید.خیلی خوب به قدمات بعدیتان فکر کنید و با صرف زمان کافی راجع به آینده برنامه بریزید
شما یک بلیط بخت آزمایی نیستیدتمرکز زیاد داشتن در ابتدای راه به شما شما فرصت می دهد که مهارتهای یونیک پیدا کنید و به راه حلهای ((صفر تا یکی)) برسید که به شدت به آنها نیاز داریم خب چگونه مونوپلی بسازیم؟اول یک پیشنهاد صفر تا یکی برای یک مارکت غنی آماده کنید و بعد سطح کارتان را ارتقا دهید.برای جلب توجه مشتری باید سرویس یا کالایی ارائه دهید که سرعت یا راحتی کار و یا عملکرد کار را نسبت به حالت عادی 10 برابر بهبود ببخشد. و نگران جذب مارکت جهانی در مراحل اولیه کارتان نباشید. هیج نوشیدنی مجانی رو قبول نکندر
حقیقت صحبت کردن
از مارکتهای بیلیونی و شناخته شده خط قرمز کار است!به خاطر اینکه این مارکتها اغلب نقطه آغاز نعریف شده ای ندارند و با رقابت خیلی زیادی مواجه هستند. یادتان باشد!کلید موفقیت در ارزش آفرینی پرهیز از رقابت به هر قیمتی استبعد از همه ای کارها هنوز کارتان تمام نشده است. به خاطر اینکه یک مونوپلی ارزش خاصی نخواهد داشت مگر اینکه بتوانید از آن محافظت کنیدشما می توانید با اثر نتورک و صرفه جویی مقیاسی و برندینگ، مونوپلی خود را حفظ کنید. اثرهای نتورک ارزش پیشنهادتان را نشان می دهند.هر چه استفاده های بیشتری داشته باشید ارزشتان برای هر کاربر بالا می رود و رقابت با شما برای افراد دیگر درآینده سخت تر می شودصرفه جویی ها،
مقیاس خرج تولیدتان
هر چه بیشتر تولید کنید به علت هزینه های ثابت بالا هزینه ی متوسط کمتری خواهید داشت که این هرگونه سودزایی را برای رقیب شما دشوار می کندبرندبنگ، شناخته شدنتان را نشان می دهد که هزینه ی پخشتان را کمتر می کند. رقابت کننده به سرمایه گذاری زیادی برای تبلیغ نیاز خواهد داشت که بتواند به مارکت شما نفوذ کن و هیج نوشیدنی مجانی رو قبول نکن
نحوه محاسبه خطالی هزینه
خطای هزینه هدر رفته فیلم افتضاح بود. بعد از یک ساعت در گوش همسرم گفتم : پاشو برویم خانه” گفت: هیچ وجه، قرار نیست سی دلارمان را دور بریزیم” با اعتراض گفتم: ” این توجیه درستی برای ماندن نیست. پولمان همین الان هم خرج شده ” اینجا با خطای هزینه هدر رفته مواجه شده ایم؛ نوعی طرز فکر اشتباه سرمایه گذاران اغلب قربانی خطای هزینه هدر رفته اند
.و این خود عاملی در عدم کسب موفقیت ایشان می شود، بیشتر وقت ها، تصمیم های تجاری شان را بر اساس قیمت خرید میگیرند، آنها میگویند: “پول بسیار زیادی به خاطر این سهم از دست داده ام و الان نمیتوانم بفروشمش” این استدلال غیر منطقی است. قیمت خرید نباید هیچ نقشی داشته باشد. مهم عملکرد آینده ی سهام خواهد بود. به شکل طعنه آمیزی، هرچه سهام ضرر بیشتری بدهد، سرمایه گذاران تمایل بیشتری برای نگه داشتنش دارند و هیچ هیج نوشیدنی مجانی رو قبول نکن
کتاب هنر شفاف اندیشید
خطای تقابلما تقابل را در تمام گونه هایی که غذایشان در معرض نوسانات شدید است، مشاهده می کنیم.فرض کن تو با شکار غذای خود را بدست می آوردی.یک روز خوش شانسی و گوزن شکار میکنی. احتمالا نمیتوانی تمامش را در یک روز بخوری و هنوز چند قرنی با با اختراع یخچال فاصله داریم. تصمیم میگیری این گوزن را با گروهی قسمت کنی و این بدان معناست که تو هم وقتی خوش شانس نباشی میتوانی از غنیمت دیگراناستفاده کنی. در واقع شکم دوستانت نقش یخچال را ایفا میکند. تقابل یکی از راهکارهای مفید برای بقا و گونه ای از مدیریت ریسک استاما تقابل یک جنبه زشت هم دارد
؛ انتقام. خود انتقام
؛ انتقام ایجاد میکند و خیلی زود تو را در یک جنگ تمام عیار قرار میدهaد. مسیح توصیه میکرد ما باید این چرخه را با گذشت کردن از بین ببریم که کاربسیار مشکلی استبه همین صورت اگر کسی در فروشگاه به سراغت آمد تا از تو بخواهد یک نوشیدنی؛ یک تکه پنیر یا یک مشت زیتون را تست کنی، پیشنهادش را رد کن. این توصیه ی من است مگر اینکه دلت بخواهد پخچالت را پر کنی از چیزهایی که هیچ علاقه ای به آنها

دیدگاهتان را بنویسید