زندگی نامه نیک وویچیچ سخنران انگیزشی و موفقیت

زندگی نامه نیک وویچیچ سخنران انگیزشی و موفقیت
زندگی هر بار یک روی خودش را به شما نشان می دهد. این شما هستید که با قرار گرفتن در شرایط خود باید بتوانید جوری از هوش خود استفاده کنید تا باز نمانید. برای موفق شدن بهتر است بسیار تلاش کنید و از هوش خود استفاده نمایید. باید به گونه ایی رفتار کنید که حتی اگر در شرایط سخت هم قرار گرفتید بتوانید از پس خود بربیایید. خدا را شکر کنید و بابت نعماتی که به شما داده است از او سپاسگزار باشید. می خواهیم امروز مقاله ایی درباره ی زندگی نامه نیک وویچیچ را با یک دیگر بخوانیم. ببینیم او چگونه در محدودیت های زندگی از هوش خود استفاده نموده است و موفق شده است. با اشکان حریت همراه باشید.
برای خرید دوره هدف گذاری اشکان حریت باشماره های درج شده در سایت تماس بگیرید.
زندگی نامه نیک وویچیچ
نیکلاس جیمز وویچیچ در 4 دسامبر 1982 در استرالیا متولد شد. در بدو تولد به دلیل سندرم تترامیلی هنگامی که به دنیا آمد دست و پا نداشت. اگرچه در کودکی افسرده بود، اما با کمک مادرش به تدریج یاد گرفت که از زائده کوچک در بدن خود استفاده کند. بدن را به جای پاها افزایش داد تا مهارت راه رفتن را افزایش بدهد. در دبیرستان، او گروهی را هدایت کرد تا برای یک موسسه خیریه پول جمع آوری کنند. و از آن پس با موسسات خیریه ارتباط گرفت و جز خیرین شد.
وویچیچ در 21 سالگی از دانشگاه گریفیت با دو مدرک کارشناسی حسابداری و برنامه ریزی مالی فارغ التحصیل شد. نیک یک سخنران انگیزشی و مدیر سازمان غیرانتفاعی زندگی بدون مرز است. از دیگر مهارت های او می توان به شنا، موج سواری و گلف اشاره کرد. در 9 مارس 2002 ، او به کالیفرنیا نقل مکان کرد. در سال 2008 ، نیک با کانایا میاهار در نزدیک دالاس ملاقات کرد. آنها در 12 فوریه 2012 ازدواج کردند. آنها در کالیفرنیا زندگی می کنند. او در کتاب زندگی بدون مرز می گوید: من بدون دست و پا به دنیا آمدم، اما از موقعیتم خارج نشدم.برای خرید دوره جذب ثروت اشکان حریت باشماره های درج شده در سایت تماس بگیرید.
نیک وقتی به دنیا آمد…
او میگوید که وقتی که برای اولین بار پدرم مرا در بیمارستان دید حالش بد شد و بیرون رفت.و همه شوکه بودند و سریع مرا از مادرم دور کردند. مادرم چون از پرستاران همام بیمارستان بود، متوجه وجود مشکلی شد. از همه خواست که به او بگویند که چه اتفاقی افتاده است. اما کسی جرات نمیکرد که به او بگوید که چه شده و فرزندش فقط تنه دارد. اما بالاخره پرستاران مرا پیش مادرم آوردند. وقتی مرا دید شوکه شد و شروع به جیغ زدن کرد و نخواست که مرا ببیند.
هیچ کس مرا بغل نمیکرد. مدتی طول کشید تا پدر و مادرم از شوک بیرون بیایند تا بتوانند به من محبت کنند. اما من با به دنیا آمدنم یک دنیا غم و مشکل را برایشان آوردم. در اوایل زندگیم خانوادهام تصمیم داشتند مرا به خانواده دیگری بسپارند که بعدا پشیمان شدند. من توانستم جای خودم را در دل آنان باز کنم و آنان هم به وجود من عادت کردند. من را به صورتی که بودم پذیرفتند. من داشتم بزرگتر می شدم و خانواده ام بیشتر نگران آینده من بودند.
وقتی من خیلی کوچک بودم متوجه نمی شدم که چقدر متفاوت هستم، اما وقتی به مدرسه رفتم از این واقعیت تلخ آگاه شدم و هیچ یک از بچه ها جرات نکردند به من نزدیک شوند. هیچ کس با من صحبت نمی کند من کاملا در مدرسه تنها بودم و حتی در زنگ تفریح نمی توانستم با کسی ارتباط بگیرم و کلا به تنهایی اوقات میگذراندم زیرا بچه های دیگر مرا مسخره می کردند و می گفتند “موجود فضایی” یا صفت های دیگری به من می دادند که باعث رنجیدن من می شد. به تدریج متوجه شدم که باید خودم به آنها نزدیک شوم تا آنها ببینند که من نیز مانند آنها هستم و تقصیر من نیست که چنین باشم. کم کم به این باور رسیدم که شاید خداوند از خلق من هدفی داشته باشد.
رای خرید دوره قانون جذب اشکان حریت باشماره های درج شده در سایت تماس بگیرید.
بررسی زندگی نامه نیک وویچیچ
نیک وویچیچ نمونه ای از افرادی را نشان می دهد که در ناتوانی و ناامیدی پیروز شده اند، او مشکلات و محدودیت های زیادی داشت، اما به هر حال موفق شد. اما هیچ کس نمی تواند تصور کند که این کودک در آینده چه توانایی های بزرگی خواهد داشت و حتی به افراد سالم آموزش می دهد و درباره امید صحبت می کند. خیلی حرف است که بخواهی در اوج ناامیدی درباره ی امید صحبت کنید! اما نیک به خوبی این کار را می کند و یکی از افراد موفقی است که در ناتوانی هایش رشد کرده است.
پس از برداشته شدن ممنوعیت افراد معلول، نیک یکی از اولین افرادی بود که به مدرسه رفت و تحصیلات خود را ادامه داد. نیک در سن 8 سالگی از تمسخر همسالانش افسرده شد و حتی خودکشی کرد و تصمیم به خودکشی گرفت. او غرق شد اما گفت که تسلیم شده و به خود گفت پدر و مادرش را دوست دارد. نیک با کمک و حمایت مادرش و تلاش های بزرگ خود، نوشتن را با دو انگشت در انتهای اندام، مانند پای در سمت چپ پایین تنه، یاد گرفت و کارهای روزمره دیگر مانند نوشیدن آب را فرا گرفت. پریدن و ضربه زدن را یاد گرفت. و از آن پس با محدودیت هایش به تقویت خود پرداخت.
فعالیت ها و موفقیت های نیک
در زندگینامه نیک وویچیچ می خوانیم که در جریان فعالیت های خود؛ او یک سخنران موفق شد که میلیون ها نفر را به خود جلب کرد و آنها را تشویق به زندگی امیدوارانه کرد. و امروز او در کالیفرنیا زندگی می کند. او مهارت های دیگری مانند شنا ، موج سواری و گلف را آموخت. نیک کتابی تحت عنوان زندگی بدون مرز در مورد زندگی خود منتشر کرده است.
برای ثبت نام در دوره های لایف کوچینگ اشکان حریت با شماره های درج شده در سایت تماس بگیرید.
کتاب نیک وویچیچ
این کتاب دارای 12 فصل است و کل این کتاب از ذهن و انگیزه شما صحبت می کند که به دیگران شجاعت و امید می بخشد.این کتاب توسط انتشارات آویز ذهن منتشر شده است. این یک کتاب ویژه است که زندگی فردی را توصیف می کند که با وجود همه محدودیت ها پیشرفت شگفت انگیزی داشته است.

دیدگاهتان را بنویسید